کرکسها گونهای کلیدی و مهم از پرندگان هستند و کاهش جمعیت آنها سبب بهوجودآمدن طیف وسیعی از اثرات اجتماعی-اقتصادی و همچنین فرهنگی و تنوع زیستی میشود. در بسیاری از کشورها استفادهی گسترده از داروی ضدالتهابی دیکلوفناک برای درمان دامها، منجر به کاهش چشمگیر جمعیت کرکسها شده است. هند یکی از این کشورها است.
لاشهی دامها منبع اصلی غذای کرکسها است. این منبع غذایی توسط سگها نیز مورداستفاده قرار میگیرد. در کشور هند، سگها منبع اصلی انتقال هاری به انسانها هستند و جمعیت آنها به موازات کاهش کرکسها به مقدار زیادی افزایش یافته است. تأثیر این تغییر بر سلامت انسانها و ارتباط آن با کاهش جمعیت کرکسها قابل توجه است. این موضوع و طیف وسیعی از تأثیرات دیگر نشان میدهد که منابع مالی و انسانی متعددی را باید به این موضوع اختصاص داد. این منابع را میتوان به سه محور اصلی زیر تخصیص داد:
الف- آزمایش محصولات دارویی برای اطمینان از عدم تکرار شرایط مشابه
ب- کمک به رشد و بهبود جمعیت کرکسها با استفاده از داروهای جایگزین دیکلوفناک که سمیت کمتری برای کرکسها دارند
ج- گسترش برنامههای حفاظتی
کرکسها از نظر معنوی، اقتصادی و زیستمحیطی جانداران مهم و تاثیرگذاری هستند. آنها در طول تاریخ با دفع بقایای حیوانات و انسانها، نقش بسیار مهمی در سلامت محیط زیست داشتهاند. «جاتایو» یا همان خدای کرکس در اساطیر هندو نقش پررنگی دارد. گسترش دانش و فهم ما از خدمات مهم اکوسیستمی کرکسها، منجر به ایجاد نگرانی در مورد پیامدهای اجتماعی-اقتصادی کاهش جمعیت آنها شده است.
کاهش سریع جمعیت سه گونه از کرکسها یعنی کرکس نوکبلند(Gyps indicus)، کرکس نوکباریک(Gyps tenuirostris) و کرکس پشتسفیدشرقی (Gyps bengalensis) در سراسر هند برای اولین بار در اواخر دههی ۱۹۹۰ گزارش شد. این کاهش با مقایسهی نتایج حاصل از بررسیهای جادهای شکارچیان در سراسر هند شمالی و مرکزی در سالهای 1991تا 1993 و سال 2000 ثبت شد. نتایج نشان داد که نرخ کاهش سالانهی جمعیت برای کرکس پشتسفیدشرقی، 33 درصد و برای کرکس نوکبلند، 27 درصد است. بررسیهای مکرر در سالهای 2000، 2003 و 2007 نشان داد که این کاهش جمعیت با نرخهای سالانه 44 درصد برای کرکس پشتسفیدشرقی و 16 درصد برای کرکس نوکبلند ادامه داشته است. سرعت این کاهش و گستردگی جغرافیاییاش تا آن زمان بی سابقه بود. نتایج تحقیقات نشان داده است که علت اصلی و احتمالاً تنها علت کاهش چشمگیر جمعیت کرکسها در جنوب آسیا (هند، نپال و پاکستان)، استفادهی دامپزشکی از دیکلوفناک به عنوان یک داروی ضدالتهابی غیراستروئیدی است که به طور گسترده برای دامها در سراسر جهان تجویز میشود. کرکسها پرندگانی لاشهخوار هستند و عمدتا از لاشههای صحرایی بزرگ تغذیه میکنند. هر زمان لاشهی دامهایی که کمی قبل از مرگ با این دارو درمان شدهاند، در معرض دیدشان قرار میگیرد، آنها از آن به عنوان منبع غذایی استفاده کرده، دچار مسمویت شده و یا میمیرند.
کرکسها را میتوان به عنوان یک منبع طبیعی مانند هوا و آب در نظر گرفت که خدماتی را به جامعه و محیط ارایه میکنند، به ویژه دفع مردار و از جمله، لاشههای دام. این خدمات بر سلامت انسان، فعالیتهای اقتصادی و کیفیت محیطی تأثیر دارند.
افزایش لاشههای خورده نشده دام ممکن است تهدیدی مستقیم برای سلامت انسان باشد، زیرا آنها بستر مناسبی را برای باکتریهای بیماریزا فراهم میکنند که منجر به وجودآمدن احتمال عفونت مستقیم یا غیرمستقیم میشوند. به این ترتیب، این لاشهها میتوانند منشا بخشی از بیماریهای عفونی مانند سیاه زخم باشند که در دامهای بخشهایی از هند رایج است. کرکسها با حذف سریع و کارآمد لاشهها، محیط زیست را پاکسازی میکنند و به محافظت از انسان، دام و حیات وحش در برابر بیماریهای عفونی کمک میکنند. کاهش جمعیت کرکس میتواند منجر به افزایش جمعیت سگ شود. هند بالاترین میزان ابتلا به هاری انسان را در جهان دارد و گاز گرفتن سگها منبع اصلی آن است؛ یعنی بیش از 95 درصد از مرگ و میر انسان در اثر هاری به دلیل گازگرفتن سگها است.
افزایش سگها میتواند منجر به افزایش بروز سگگزیدگی و هاری در بین انسانها شود. گزارشهایی در رسانههای هندی در مورد حمله سگهای هار به کودکان و حیوانات اهلی ارایه شده است؛ مانند گزارشهایی از مرگ و میر مستقیم در اثر حمله سگها که خبرگزاری خدمات مطبوعاتی هند در شهر بنگلور در ۱۷ ژانویه سال ۲۰۰۷ منتشر کرد. سگها همچنین از انواع بیماریهای دیگر از جمله بروسلوز (بیماری تب مالت یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام) و دیستمپر سگ (یک نوع بیماری ویروسی) رنج میبرند، که برخی از آنها پتانسیل انتقال به انسان، دامهای اهلی و یا حیات وحش را دارند. درست است که کاهش افزایش تعداد سگها از طریق اقداماتی مانند عقیمسازی امکان پذیر است و برنامههایی از جمله برنامه کنترل تولد حیوانات نیز وجود دارند، ولی با این حال، مطابق با هفدهمین سرشماری دام که توسط وزارت کشاورزی هند انجام شد، طی دوره 1987 تا 2003 تعداد سگها همچنان رو به رشد بوده است.
علاوه بر این، از بین رفتن کرکسها می تواند به ازدیاد تعداد لاشههای پوسیدهی دام و در نتیجه، ایجاد آلودگی محیطی (هوا، خاک و آب) کمک کرده و باعث افزایش بروز بیماریهای عفونی در بین مردم شود. کرکسها احتمالاً با دفع لاشههای آلوده، به کنترل بیماریهای دام مانند بروسلوز، سل و سیاه زخم کمک میکنند.
افزایش جمعیت سایر گونهها مانند موشها و گربههای وحشی نیز ممکن است اثرات اجتماعی و اقتصادی قابلتوجهی داشته باشد و منجر به گسترش بیماری شود. گسترش هاری تا حد زیادی به جمعیت سگها نسبت داده میشود، اما افزایش نرخ شیوع بیماریهای دیگر ممکن است مربوط به سایر گونهها باشد. برای مثال، جوندگان منبع لپتوسپیروز (یک نوع بیماری عفونی) هستند.
طیف وسیعی از اثرات اقتصادی بالقوه مهم وجود دارد که از کاهش جمعیت کرکسها ناشی میشود. چندین کاربرد تجاری برای محصولات حیوانی در هند وجود دارد که قابلتوجهترین آنها در صنایع دباغی، ژلاتین و کود است. به محض مرگ گاو، یک پوستگیر پوست را برای صنعت دباغی جدا میکند. پس از آن، لاشه در دسترس کرکسها قرار میگیرد تا گوشت را جدا کنند. پس از برداشتهشدن سریع گوشت توسط کرکسها، استخوانهای کنده شده به سرعت خشک میشوند و اندکی بعد میتوانند به وسیلهی جمعآوریکنندگان استخوان برداشته شوند. این تجارتی قدیمی در میان فقرای هند است که به صنعت کود مربوط میشود. کاهش جمعیت کرکسها بر هر دوی این حرفهها تأثیر میگذارد. اولین تاثیر، از بینرفتن عرضه است. در بعضی مناطق لاشهی دام با دو روش دفنکردن و یا سوزاندن از بین میروند. اما در بسیاری از مناطق حذف ناقص گوشت توسط سگها و سایر لاشخورها انجام میشود. در بین مهره داران موجود، کرکسها در تمیز کردن لاشهها نسبت به سایر لاشخورها کارآمدتر هستند. حذف ناقص گوشت از روی لاشه، هم به دلیل کاهش تعداد لاشخورها و هم به دلیل تغییر در گونههای لاشخور، احتمالاً دورهی لازم برای خشک شدن استخوان قبل از جمع آوری را افزایش میدهد، ممکن است کیفیت استخوان را کاهش دهد و در مواردی که گوشت قابلتوجهی باقی میماند، باعث میشود جمعآوری استخوان دشوار شود، بنابراین زحمت انجام این شغل زیاد میشود.
هنگامی که دامها در مناطق روستایی تلف میشوند، در غیاب کرکسها، مردم محلی یا مقامات محلی باید بوی بد گوشت پوسیده و افزایش خطرات بیماری را بپذیرند یا هزینههای دفع لاشه را متحمل شوند (مثلاً با دفن یا سوزاندن). حتی در مناطقی که سگها به میزان قابلتوجهی افزایش یافتهاند، نیاز به دفع لاشه برطرف نمیشود، و از آنجایی که آنها لاشخورهای کارآمدی نیستند، بخشی از لاشه را باقی میگذارند.
دلیل دیگر برای محافظت از کرکسها لذتی است که مردم از دیدن آنها میبرند. به عنوان مثال، برخی از شرکتهای اکوتوریسمی امکان دیدن کرکسها را در برنامههای سفر خود قرار میدهند و تورهای تماشای پرندگان را در هند به طور خاص برای مشاهدهی کرکسها ارایه میکنند. این موضوع درآمد کشور از صنعت گردشگری را زیاد میکند.
کرکسها به دلیل اهمیت فرهنگی و مذهبی قابلتوجهی که برخی جوامع برای نقش آنها در دفع بدن انسان قایل میشوند، حائز اهمیت هستند. در آیین هندو، حیوانات، پرندگان و مارها برای وجود انسان مهم تلقی میشوند و در اساطیر هندو، خدای کرکس "جاتایو" به عنوان یک پرندهی مقدس در نظر گرفته میشود. "جاتایو" هنگام تلاش برای محافظت از سیتا، همسر راما، جان خود را تسلیم کرد. او یکی از شخصیتهای اصلی حماسهی هندو «رامایانا» است و سعی میکند سیتا را از دست راوانا، یکی از خواستگاران سابقش که او را ربوده است، نجات دهد.
در کشور هند گروه مذهبی و قومی کوچکی وجود دارد که کمتر از 0.02٪ جمعیت را تشکیل میدهد و اعضای آن بیشتر در شهرهای بمبئی، دهلی، لکنو، احمدآباد و حیدرآباد زندگی میکنند. آنها را پارسیان مینامند. دین زرتشتی با آنها از ایران قدیم وارد هند شد. پارسیها معتقدند آتش، آب، هوا و خاک عناصر خالصی هستند که باید حفظ شوند. بنابراین آنها مردگان خود را نمیسوزانند یا دفن نمیکنند، بلکه اجساد را در "برجهای سکوت" که بر بالای تپهها یا کوههای کمارتفاع در مکانهای بیابانی و دور از مراکز جمعیتی ساخته شدهاند، میاندازند. اجساد توسط کرکسها خورده میشوند. آنها قسمت عمدهی گوشت اجساد را به سرعت از بین میبرند و به دنبال آن کلاغها و دیگر پرندگان لاشخور نیز تهماندهی گوشت را میخورند تا زمانی که فقط اسکلت باقی بماند.
پارسیان هند معتقدند کرکس پرندهای است که در زمینهی پاکیزه نگهداشتن محیطزیست خدمات بزرگی به بشر ارایه میکند و به عنوان حلقهای باارزش در زنجیرهی ایجاد، تخریب و بازسازی شناخته میشود. کاهش جمعیت کرکسها باعث شد که آنها مجبور شوند از روشهای جایگزین برای مردههای خود استفاده کنند و هزینهی زیادی برای این کار بپردازند.
کاهش جمعیت کرکسها اثرات زیست محیطی گستردهتری نیز دارد. به عنوان مثال میتوان به آلودگی رودخانهها به دلیل وجود لاشههای پوسیده اشاره کرد. البته ارزیابی میزان ارتباط بین تعداد لاشههای پوسیده در آب و کاهش تعداد کرکسها، به دلیل روشهای دفع جایگزین، دشوار است. اما مشخص است که این تاثیر کمابیش وجود دارد.